مقاله‌ای که پیش روی شما خوانندگان گرامی قرار دارد، اشاره به ده سبب از اسباب تقویت ایمان می‌باشد که این حقیر آن را به فارسی برگدانده‌ام. امیدوارم که مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد و ما را از دعای خیر خودتان محروم نکنید که محتاج دعایتان خیرتان هستیم.

ده امری که ایمان به وسیله آنها تقویت می‌شود:

ایمان واقعی عبارت است از وارد شدن بنده به دین مبین اسلام. سایر اعمال با اسلام اعتبار پیدا می‌کند و اصلاح رفتار یا فساد آن بستگی به ایمانی دارد که در قلب انسان موجود است.

پیامبر اکرم(صلی‌الله علیه وسلم) می‌فرماید: «ألا إنَّ فی الجسدِ مضغهٌ إذا صَلَحتْ صلحَ الجسدُ کلُّه وإذا فَسَدَتْ فسدَ الجسدُ کلُّه، ألا وهیَ القلبُ». (متفق علیه) یعنی: «آگاه باشید که در جسم پاره گوشتی وجود دارد که اگر اصلاح شود، همه جسم اصلاح می‌گردد و اگر فاسد گردد، تمام جسم فاسد می‌شود، بدانید که آن قلب است.»

استفاده از اسباب تقویت ایمان به خداوند متعال چگونه ممکن است؟

این امر دارای منفعت بسیار بوده و جزو ضروریات مبرم جهت شناخت اسلام و اهمیت قابل وصف بودن آن می‌باشد و به‌گونه ای که ایمان انسان را به کمال می‌رساند و در دنیا و آخرت به بالاترین درجه خواهد رسانید‌. ایمان دارای اسبابی است که منافع آن فوری و سریع به دست نمی‌آید و قوی و تکمیل نمی‌شود، مگر با شناخت اسلامی که از آن یاری بجوییم، تا به سوی چشمه سار ایمان حرکت کنیم و به اسباب و راه‌های آن دست یابیم. خداوند متعال برای هر طلبی سبب و راهی را ایجاد نموده که به وسیله آن به هدف می‌رسیم، ایمان بزرگترین، مهم‌ترین، عام‌ترین درخواست می‌باشد. پس ایمان با این امور تقویت می‌شود:

۱ – درک اسماء الله الحسنی در قرآن و سنت:

پیامبر اکرم(صلی‌الله علیه وسلم) فرموده‌اند: «إنّ للهِ تسعهً وتسعین اسمًا، مئًه إلاّ واحدًا، مَنْ أحصاها دخلَ الجنّه» یعنی: «خداوند نودونه اسم دارد، صد منهای یک. هرکسی بر آنها محافظت کند، به بهشت وارد می‌شود.» یعنی کسی که آنها را حفظ و معناهایشان را درک کند، به آنها معتقد باشد و با آنها خداوند را عبادت کند، به بهشت وارد خواهد شد. بهشت جایی است که بجز ایمانداران هیچ کس به آن وارد نمی‌شود. پس آگاه باشید که این چشمه‌ساری بزرگ و عاملی برای نتیجه‌بخشی، قوت و ثبات ایمان می‌باشد. شناخت اسماءالحسنی اصل ایمان است، پس هر کسی که شناخت خود را در اسماء و صفات خداوند زیاد کند، ایمانش افزون می‌گردد و یقینش بیشتر می‌شود. این شناخت منفعت‌زا ایمان مؤمن را در مسیر ازدیاد قرار می‌هد، یقینش را قوت می‌بخشد و آرامش را به احوالش می‌رساند.

۲- تفکر در آیات قرآن کریم:

کسی که در علوم قرآن و معارف آن تفکر می‌کند به ایمانش افزوده می‌شود و از آن بهره‌مند می‌شود، همان گونه خداوند متعال می‌فرماید: «وَإِذَا تُلِیَتْ عَلَیْهِمْ آیاتهُ زَادَتْهُمْ إِیمَاناً وَعَلَى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ» [الأنفال:۲] یعنی: «و هنگامی که آیات او بر آنان خوانده می‌شود، بر ایمانشان می‌افزاید و بر پروردگار خود توکّل می‌کنند (و خویشتن را در پناه او می‌دارند و هستی خویش را بدو می‌سپارند).»

آیا از موعظه‌ی خداوند چیزی به شما ابلاغ نشده! همان موعظه‌ای که برای تمام بیماری‌های شبهه انگیز و شهوت‌ها، بیماری‌های منحرف کننده و هوا و هوس، بیمارهای شک و شرک، بیماری‌های قلب، نفس، اندام‌ها و حواس، بیماری‌های سیاست، اقتصاد، اخلاق، جامعه، زندگی و اقامت‌گاه درمان است. خداوند متعال می‌فرماید: «وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقرآن مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَهٌ لِلْمُؤْمِنِینَ» [الإسراء:۸۲] یعنی: «(حق چگونه نیرومند و پیروز نمی‌گردد؟ وقتی که) ما آیاتی از قرآن را فرو می‌فرستیم که مایه‌ی بهبودی (دلها از بیماری‌های نادانی و گمراهی و پاک‌سازی درون‌ها از کثافات هوا و هوس و تنگ‌چشمی و آزمندی و تباهی) و رحمت مؤمنان (به سبب در برداشتن ایمان و رهنمودهای پرخیر و برکت یزدان) است.»

قرآن غذای روح و درمانی برای شفای نفس و دردهای نفسانی و مسکنی قوی برای آن است.

از ثمرات تفکر در قرآن: قرآن وسیله‌ای است برای شناخت کارهایی که خداوند از ما می‌خواهد و چگونگی عبادت خداوند متعال و شناخت کتاب‌هایی که خداوند به سوی ما نازل فرموده است؛ چون قرآن کریم راه و روشی برای زنده ماندن کتاب‌های نازل شده می‌باشد، قرآن کریم پایه‌ی شریعتی است که خداوند بر ما واجب نموده است، آن هم تفکر در قرآن و ملتزم به اوامر و پرهیز از نواهی آن می‌باشد.

۳- شناخت سیره و خصلت‌های پیامبر اکرم (صلی‌الله علیه وسلم):

هر فرد مسلمانی باید در مورد پیامبر(صلی‌الله علیه وسلم) شناختی واقعی داشته باشد و پیامبر(صلی‌الله علیه وسلم) را با آنچه که آورده تصدیق نماید، خداوند متعال می‌فرماید: «أَمْ لَمْ یَعْرِفُوا رَسُولَهُمْ فَهُمْ لَهُ مُنْکِرُونَ» [مومنون:۶۹] یعنی: «یا این که ایشان پیغمبر خود را نمی‌شناسند و این است که (رسالت) او را قبول نمی‌کنند؟»

به خدا سوگند پیامبر(صلی‌الله علیه وسلم) از کامل‌ترین مخلوقات خدا و دارای اخلاقی والا می‌باشد، خداوند می‌فرماید: «ن وَالْقَلَمِ وَمَا یَسْطُرُون َ* مَا أَنْتَ بِنِعْمَهِ رَبِّکَ بِمَجْنُون ٍ* وَإِنَّ لَکَ لأَجْرًا غَیْرَ مَمْنُون ٍ* وَإِنَّکَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِیمٍ» [القلم:۱ـ۴] یعنی: «نون. سوگند به قلم! و قسم به چیزی که می‌نویسند! * در سایه‌ی نعمت و لطف پروردگارت، تو دیوانه نیستی. * تو دارای پاداش بزرگ و ناگسیختنی هستی. * تو دارای خوی سترگ (یعنی صفات پسندیده و افعال حمیده) هستی.» پیامبر (صلی‌الله علیه وسلم) بزرگترین داعی ایمان با اوصافی قابل ستایش، خصلت‌هایی زیبا، گفتارهای صادقانه و نافع، کرداری هدایت کننده بوده‌اند، ایشان پیشوایی بزرگ و سرمشقی کامل هستند.»

۴- تفکر در جهان هستی و نگاهی به خود:

تفکر در جهان هستی، خلقت آسمان‌ها و زمین و آنچه در آنها وجود دارد، مثل سایر مخلوقات متنوع و نگاهی به خلقت انسان و صفاتی که در او موجود است؛ ایمان را تقویت می‌کند. به دلیل اینکه این موجودات با چنان عظمتی خلق شده‌اند که دلالت بر قدرت و عظمت خالق‌شان دارند. چیزهایی که در خلقت این موجودات وجود دارد از زیبایی، نظم، علمی که دانشمندان را شگفت‌زده می‌کند، دلالت بر وسعت علم و حکمت فراگیر خداوند دارد و آنچه در خلقت این موجودات است از جمله منفعت‌ها و نعمت‌های فراوانی که قابل شمارش نیستند، دال بر وسعت رحمت، وجود و بخشش خداوند دارد. تمام این‌ها دلیل بر فرمانبرداری و شکر خالق و آفریدگارشان و مشتاق ذکر خداوند و پاک گرداندن دین خداوند است، این روح و رمز ایمان است.

۵ – بسیار ذکر کردن خداوند و دعا که روح عبادت برای انسان مسلمان است:

به حقیقت یاد خدا نهال ایمان را در قلب می‌کارد، تغذیه می‌کند و رشد می‌دهد. هرکسی که بیشتر یاد خدا کند، ایمانش محکم‌تر می‌شود. ایمان انسان را به ذکر بیشتر خدا دعوت می‌کند. هر کسی که خدا را دوست داشته باشد، بیشتر به ذکر و یاد او مشغول خواهد بود. محبت خداوند همان ایمان و روح ایمان است. ذکر، آثاری با ارزش در دنیا و آخرت بر زندگی مسلمانان می‌گذارد از جمله آن آثار:

الف- زندگی پاک و شایسته:

تغذیه روح با وحی الهی صورت می‌گیرد و قلب زنده وابسته به ذکر خداوند است، حیاتی که خداوند آن را به حیاتی پاک توصیف می‌کند و می‌فرماید: «مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاهً طَیِّبَهً وَلَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ» [النحل:۹۷] یعنی: «هرکس چه زن و چه مرد کار شایسته انجام دهد و مؤمن باشد، بدو (در این دنیا) زندگی پاکیزه و خوشایندی می‌بخشیم و (در آن دنیا) پاداش (کارهای خوب و متوسّط و عالی) آنان را بر طبق بهترین کارهایشان خواهیم داد.»

ب- توانایی جسمی و ماندگاری رزق و روزی و کار کردن:

کسی که خدا را یاد کند، خداوند به آن توانایی می‌بخشد، تا جایی که به این نتیجه خواهد رسید این توانایی نتیجه ذکر خداوند است. شاهد بر این نظر، وقتی فاطمه و علی(رضی الله عنهما) از پیامبر(صلی‌الله علیه وسلم) درخواست خدمتگذار کردند و از اینکه با زحمت آرد را پخت می‌کنند، شکایت خود را نزد ایشان بردند، پیامبر(صلی‌الله علیه وسلم) به آنان یاد داد که هر شب قبل از اینکه به رختخواب بروند، سی‌وسه بار سبحان الله، سی‌وسه بار الحمدالله و سی‌وچهار بار الله اکبر را بخوانند و به آنها فرمود: «فهذا خیرٌ لکما من خادمٍ» این برای شما بهتر از خدمتگذار است. عده‌ای گفته‌اند: کسی که بر این تسبیحات دوام داشته باشد، در روز به چنان توانایی دست می‌یابد که بی‌نیاز از خدمتگزار خواهد شد.

ج- دل نرمی و تواضع:

یاد خدا دل را اصلاح کرده و نرم و فروتن بار می‌آورد و غفلت را از آن خارج می‌کند، خداوند متعال می‌فرماید: «الَّذِینَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللَّهِ أَلاَ بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» [الرعد:۲۸] یعنی: «آن کسانی که ایمان می‌آورند و دلهایشان با یاد خدا سکون و آرامش پیدا می‌کند. هان! دلها با یاد خدا آرام می‌گیرند (و از تذکّر عظمت و قدرت خدا و انجام عبادت و کسب رضای یزدان اطمینان پیدا می‌کنند).»

٦- بیشتر کردن شاهدان روز آخرت:

کل نشانه‌های زمین در روز آخرت شاهدی برای ذکرکنندگان هستند، روزی که زمین خبرهای خود را بازگو می‌کند، کوه‌ها و زمین‌های بی آب و علف تعریف می‌کنند و مژده می‌دهند به کسی که مشغول ذکر خدای متعال بوده‌ است. ابن مسعود فرمود: کوهی کوه دیگری را با اسم صدا می‌زند ای فلانی! آیا بر روی شما کسی با ذکر خدا عبور کرده؟ اگر بگوید: بله مژده‌ای برای ذکر کننده است.

٧- شناخت محاسن و خوبی‌های دین:

از اسباب تقویت ایمان شناخت زیبایی‌های دین است، در واقع دین مبین اسلام تماماً زیباست، عقاید دین اسلام صحیح‌ترین، صادق‌ترین و سودمندترین می‌باشد، اخلاق دین اسلام بهترین و زیباترین اخلاق است، کارهای دین اسلام و احکام و عدالت آن زیباترین است، با این دیدگاه خداوند ایمان را بسیار خوب در قلب انسان مزین می‌کند و محبت آن را در دل می‌گذارد، همچنان که آن ‌را جزو بهترین اخلاق برمی‌شمارد و می‌فرماید: «وَلَکِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَیْکُمُ الإِیمَانَ وَزَیَّنَهُ فِی قُلُوبِکُمْ» [الحجرات:۷] یعنی: «امّا خداوند ایمان را در نظرتان گرامی داشته است و آن را در دلهایتان آراسته است.»

پس ایمان دوست‌داشتنی‌ترینِ دل و زیباترین خواهد شد، با این محاسن است که بندگان شرینی و لذت ایمان را می‌چشند و در دل بدان دست می‌یابند، نفس انسان و جوارح و اعضای بدن با اصول و حقایق ایمان زیبا می‌شود، در دعای مأثوره آمده است: «اللهمّ زیّنا بزینهِ الإیمانِ، واجعلنا هداهً مهتدین» یعنی: «خداوندا ما را با زینت ایمان مزین بفرما و ما را جزو هدایت کننده هدایت شده قرار ده.» جعفر بن ابی طالب در حین مناظره با عده‌ای از کافران مکه در حضور نجاشی پادشاه حبشه این دعا را به کار برد، در حضور پادشاه عیب‌ها و گمراهی‌های مشرکین و محاسن این دین جدید و عظمت آن را رونمایی کرد.

٨- تحقق پیدا کردن جایگاه احسان در عبادت خدا و احسان به مخلوقات خدا:

بندگان خدا تلاش می‌کنند که عبادت خدا را به شیوه‌ای انجام دهند انگار خدا را می‌بینند، برای تکمیل رفتار و دقت در آن تلاش می‌کنند، زحمات کسی که برای به نتیجه رساندن این امر بزرگ تلاش می‌کند از بین نمی‌رود، تا اینکه ایمان و یقینش تقویت می‌شود، در این حالت به حقیقت، که بالاترین مقام یقین است می‌رسد‌. پس لذت عبادات را می‌چشد و نتیجه معاملاتش نمایان می‌شود، این نشانه کمال ایمان است. همان‌گونه خدمت به مخلوقات با زبان، کردار، مال، جاه و مقام و انواع خدمات دیگر از نشانه‌های ایمان و دعوت‌های آن است. پاداش از جنس عمل، رفتار خوب با بندگان خدا و با نیکویی ارتباط برقرار کردن با آنان، خداوند به بهترین شیوه احسان پاداش آنان را خواهد داد. از بزرگترین پاداش‌ها: تقویت ایمان، تشویق برای انجام کار خیر، به خدا نزدیک شدن و اخلاص است. با این رفتار بندگی خدا تحقق پیدا می‌کند و نصیحتی برای بندگان است، خداوند می‌فرماید: «إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالإِحْسَانِ وَإِیتَاءِ ذِی الْقُرْبَى» [النحل:۹۰] یعنی: «خداوند به دادگری و نیکوکاری و نیز بخشش به نزدیکان دستور می‌دهد.»

٩- دعوت به سوی خدا:

از نشانه‌های ایمان و اسباب آن دعوت به سوی خدا و دین خدا، توصیه به حق، توصیه به صبر و دعوت به اصل دین، ملتزم بودن به احکام دین و امر به معروف و نهی از منکر است. راه دعوت به سوی خدا و نصیحت بندگان خدا از بزرگترین عوامل تقویت ایمان می‌باشد. لازم است که دعوتگر تلاش کند برای نشر این دعوت و برای تحقق پیدا کردن آن از دلایل محکم و استوار استفاده کند، اموری از باب دعوت بیاورد، در این راه به آن‌ امور متوسل شود، این راه‌های ایمان و ابواب آن است. به حقیقت پاداشی از جنس عمل است. مدام تلاش کند بندگان خدا را نصیحت و به حق توصیه‌‌ی کند و در راه دعوت صبوری نماید، به طور قطع خداوند از جنس همان عمل پاداش خواهد داد، از طرف خداوند بشارت داده می‌شود به نور، روح، قدرت، ایمان، توکل احسن. ایمان و توکل احسن بر خدا نتیجه‌اش موفقیت بر دشمنان شیاطین جن و انسان است. خداوند متعال می‌فرماید: «وَمَنْ أَحْسَنُ قَوْلاً مِمَنْ دَعَا إِلَى اللَّهِ وَعَمِلَ صَالِحًا وَقَالَ إِنَّنِی مِنَ‌الْمُسْلِمِینَ» [فصلت:۳۳] یعنی: «گفتار چه کسی بهتر از گفتار کسی است که مردمان را به سوی خدا می‌خواند و کارهای شایسته می‌کند و اعلام می‌دارد که من از زمره‌ی مسلمانان (و منقادان اوامر یزدان) هستم؟»

١٠- پاکیزه کردن نفس از چیزهایی که با ایمان منافات دارد:

از مهمترین عنصر ایمان و تقویت کننده‌های آن پاک کردن نفس از چیزهایی است که با ایمان منافات دارد، از جمله راه کفر، فسق و گناه. برای تقویت ایمان لازم است تمام اسباب تقویت و رشد آن فراهم شود، لازم است هر مانعی یا هر سختی از میان برداشته شود، از جمله دوری کردن از گناه و توبه اگر مرتکب گناهی شوید و حفظ تمام اندام‌ها از حرام‌، به دلیل علاقه فطری به خیر و محبت و تلاش برای آن. هرچند نفس اماره به سوء بر ایشان چیره شود و آن را در فتنه شبهات و شهوات بیندازد یا هر دوی آنها، برای این مورد مثالی موجود است، خداوند متعال می‌فرماید: «أَیَوَدُّ أَحَدُکُمْ أَنْ تَکُونَ لَهُ جَنَّهٌ مِنْ نَخِیلٍ وَأَعْنَابٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الأَنْهَارُ لَهُ فِیهَا مِنْ کُلِّ الثَّمَرَاتِ وَأَصَابَهُ الْکِبَرُ وَلَهُ ذُرِّیَّهٌ ضُعَفَاءُ فَأَصَابَهَا إِعْصَارٌ فِیهِ نَارٌ فَاحْتَرَقَتْ کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمُ الآیات لَعَلَّکُمْ تَتَفَکَّرُونَ» [البقره:۲۶۶] یعنی: «آیا کسی از شما دوست می‌دارد که باغی از درختان خرما و انگور داشته باشد که از زیر درختان آن، جویبارها روان باشد و برای او در آن هرگونه میوه‌ای (از میوه‌های دیگر) باشد و در حالی که به سنّ پیری رسیده و فرزندانی (کوچک و) ضعیف داشته باشد، (در این هنگام) گردبادی (کوبنده) که در آن آتش (سوزانی) باشد، به باغ برخورد کند و آن را بسوزاند؟! این چنین خداوند آیات خود را برایتان بیان و آشکار می‌سازد، شاید بیندیشید (و با نیروی اندیشه راه حق را بیابید).»

 شناخت حقیقت دنیا و ارزش آن راهی برای رسیدن به آخرت است:

از جمله تقویت کننده‌های ایمان شناخت واقعیت دنیاست، دنیا هرچند طول بکشد اما رو به زوال است، زندگی کردن در دنیا هرچند بزرگ باشد، اما کم و حقیر است، خداوند متعال می‌فرماید: «إِنَّمَا مَثَلُ الْحَیَاهِ الدُّنْیَا کَمَاءٍ أَنْزَلْنَاهُ مِنَ السَّمَاءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَبَاتُ الأَرْضِ مِمَّا یَأْکُلُ النَّاسُ وَالأَنْعَامُ حَتَّى إِذَا أَخَذَتِ الأَرْضُ زُخْرُفَهَا وَازَّیَّنَتْ وَظَنَّ أَهْلُهَا أَنَّهُمْ قَادِرُونَ عَلَیْهَا أَتَاهَا أَمْرُنَا لَیْلاً أَوْ نَهَارًا فَجَعَلْنَاهَا حَصِیدًا کَأَنْ لَمْ تَغْنَ بِالأَمْسِ کَذَلِکَ نُفَصِّلُ الآیات لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ» [یونس:۲۴] یعنی: «حال دنیا (از حیث زوال و فنا و از میان‌رفتن نعمت آن) همانند آبی است که از آسمان می‌بارانیم و بر اثر آن گیاهان زمین که انسان‌ها و حیوانات از آنها می‌خورند (و استفاده می‌کنند، می‌رویند و) به هم می‌آمیزند تا بدانجا که زمین (در پرتو آن) کاملاً آرایش و زیبائی می‌گیرد و آراسته و پیراسته می‌گردد و اهل زمین یقین پیدا می‌کنند که بر زمین تسلّط دارند (و حتماً می‌توانند از ثمرات و غلّات و محصولات آن بهره‌مند شوند. در بحبوحه‌ی این شادی و در گیراگیر این سرسبزی و آراستگی) فرمان ما (مبنی بر درهم کوبیدن و ویران کردن آن) در شب یا روز در می‌رسد (و با بلاهای گوناگون، از قبیل: سرمای سخت، تگرگ شدید، سیل، طوفان، و غیره، آن را نابود می‌سازیم) و گیاهانش را از ریشه برآورده و دروده و نابودش می‌کنیم. انگار دیروز در اینجا نبوده است (و هرگز وجود نداشته است و انسان‌هایی در آن سرزمین نزیسته‌اند). ما (بدین وضوح) آیه‌ها (ی خویش) را برای قومی تشریح و تبیین می‌کنیم که می‌اندیشند (و می‌فهمند).»

پیامبر اکرم(صلی‌الله علیه وسلم) از قول خداوند به ما خبر می‌دهد: «وَاضْرِبْ لَهُمْ مَثَلَ الْحَیَاهِ الدُّنْیَا کَمَاءٍ أَنْزَلْنَاهُ مِنَ السَّمَاءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَبَاتُ الأَرْضِ فَأَصْبَحَ هَشِیمًا تَذْرُوهُ الرِّیَاحُ وَکَانَ اللَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ مُقْتَدِرًا» [الکهف:۴۵] یعنی: «(ای پیغمبر!) برای آنان (که به دارائی دنیا می‌نازند و به اولاد و اموال می‌بالند) مثال زندگی دنیا را بیان کن که همچون آبی است که از (ابر) آسمان فرو می‌فرستیم. سپس گیاهان زمین از آن (سیراب می‌گردند و به سبب آن رشد و نمو می‌کنند و) تنگاتنگ و تودرتو می‌شوند. (عطر گل و ریحان با آواز پرندگان درهم می‌آمیزد و رقص گلزار و چمنزار در می‌گیرد. ولی این صحنه‌ی دل‌انگیز دیری نمی‌پاید و باد خزان وزان می‌گردد و گیاهان سرسبز و خندان، زرد رنگ و) سپس خشک و پرپر می‌شوند و بادها آنها را (در اینجا و آنجا) پخش و پراکنده می‌سازند! (آری! داشتن را نداشتن و بهار زندگی را خزان در پی است، پس چه جای نازیدن به وی است. این خدا است که نعمت و حیات می‌دهد و هر وقت که بخواهد نعمت و حیات را بازپس می‌گیرد) و خدا بر هر چیزی توانا بوده (و هست).»

این حقیقتی است که آیات کریمه به آن اشاره نموده، منعکس کننده اسباب قوت ایمان به خدا است و بیان کننده حقیقت زندگی دنیا با تمام لذایذ و زینت‌هایش و آنچه نفس در دنیا اشتهایش می‌کند. حقیقتاً تمام این‌ها به نسبت نعمت‌های آخرت کم و زودگذر هستند. فهم مسلمانان از قرآن و ایمان همان‌گونه است، چون پیامبر(صلی‌الله علیه وسلم) مسلمانان را با جایگاهشان نزد خداوند و رسالتشان در زمین بیدار و هوشیار کرد، شب و روز با تمام قدرت و طاقت فراوان عواملی که باعث سستی می‌شد را از خود دور می‌کردند، بدون سستی و تنبلی، در این راه به جز خداوند از کسی ترس نداشتند، بدون طمع دنیایی و مقام الا برای تکمیل این دین و این رسالت، تحقق بخشیدن به این رسالت  و در دنیا پیروزی و نجات در آخرت، جزو اهداف‌شان بود.»

وآخر دعوانا أن الحمدلله رب العالمین.

منابع:

۱- ابن قیم الجوزی، الأمثال القرآنیه، ۱ / ۴۱۸٫ 

۲- السعدی، شجره الإیمان، ص ۳۹٫ 

۳-  سید سعید، حقیقه الولاء والبراء، ص ۱۵۶۰٫ 

۴- صحیح البخاری، کتاب: الإیمان، باب: فضل من استبرأ لدینه، ص۵۲٫ 

۵- صحیح مسلم، کتاب: المساقاه، باب: أخذ الحلال وترک الشبهات، ۱۵۹۹٫ ۶- علی الصلابی، الإیمان بالله جل جلاله، دار ابن کثیر، بیروت، ص. ص ۱۷۶ – ۱۹۰٫ ۷- علی الصلابی، السیره النبویه، دار ابن کثیر، بیروت، ۱ / ۳۶۱٫ ۸- محمود الدوسری، هجر القرآن العظیم، ص ۵۶۷٫ 

۹- مصطفى مسلم، مباحث فی إعجاز القرآن، ص ۲۱۶٫ 

۱۰- مجدی الهلالی، الإیمان أولاً فکیف نبدأ به، ص ۱۱۹٫ 

١١ـ علی بن محمد الصلابی تابع ۴ ۰۲,۲۹۷